طب مكمل فرا درماني كاملاً ايراني است
عمومی- گروهسلامت:
شهروندان بسياري بهدنبال انتشار خبري در روزنامه همشهري با عنوان «بيماري لوپوس با فرادرماني درمان شد»، در ماه گذشته، با روزنامه تماس گرفته و خواستار دريافت اطلاعات بيشتري در باره طب فرادرماني شدند
در خبر مذكور آمده بود: شخصي كه به بيماري «لوپوس آريتماتوي» مبتلا بود با استفاده از طب مكمل ايراني موسوم به فرادرماني بهبود يافت. دكتر امير منصور صحت يكي از پزشكان فرادرمانگر در اين باره گفت: تاكنون هيچگونه درمان قطعي براي اين بيماري يافت نشده و اصول درمان بر سركوب تظاهرات بيماري از طريق داروهايي با تركيبات كورتوني است.
به گفته دكتر صحت، بهرهگيري از طب مكمل فرادرماني بهعنوان تنها طب مكمل ايراني توانسته است بهبود كامل اين بيماري خطرناك را به همراه آورد. مدارك بهبود اين بيماري به همراه همه مستندات و آزمايشهاي انجام شده در ويژهنامههاي شماره 1 و3 فرادرماني در نشريه طب كل نگر به چاپ رسيده است. استاد محمدعلي طاهري، بنيانگذار طب مكمل ايراني (فرادرماني) است و اين روش تاكنون منجر به درمان بسياري از بيماريهاي صعبالعلاج مانند مدولوبلاستوم مخچهاي شده است.
در باره ابعاد مختلف اين روش درماني با وي گفتوگويي كردهايم كه در پي ميآيد:
* آيا فرادرماني تعريف علمي دقيقي دارد؟
همه روشهاي طب مكمل در فرايند درماني خودشان يك حلقه مفقوده يا يك بخش غيرقابل تعريف دارند كه از دايره بررسي علمي خارج است؛ فرادرماني هم از اين قاعده مستثني نيست.
اينكه ما از بيمار چه ميخواهيم معلوم و مشخص است. تأثير آن بر بيمار هم قابل ثبت، ضبط دقيق علمي و قابل تكرار و تجربه است. اما در فرايند بهبود يك علامت سؤال وجود دارد كه از دسترس علم خارج است. در مقام تئوري، فرادرماني براساس نظريه پيوند شعوري يا اشتراك شعوري اجزا بنا شده است.
طبق اين نظريه، هرگاه بين شعور اجزا و شعور كل ارتباط برقرار شود، شعور ذهن قادر به اصلاح و ترميم و خود درماني روان و جسم ميشود. به اين ترتيب شفا و بهبود بيماري تحقق پيدا ميكند. نظريه پيوند شعوري، خود براصل وحدت ساختاري جهان هستي استوار است.
به عبارت ديگر جهان هستي جهان تك ساختاري است و آنچه به ادراك انسان ميآيد، يك ساختار بيشتر ندارد و همه اجزاي آن از شعور و هوشمندي آفريده شده است. البته اين تعريف هم مبتني بر تعريف شعور است كه توضيحات و تجارب خاص خود را دارد.
* نام فرادرماني از كجا آمده و سابقه آن چند سال است؟
اين واژه ابداعي است و سابقهاي ندارد. واژه« فرا» بر گرفته از نظريه فراكل نگري است. از منظر فراكل نگري، انسان موجودي محدود به جسم و برخي اجزاي شناخته شده نيست، بلكه از بينهايت جزء تشكيل شده است.
از اين منظر، درمان حقيقي فقط در ارتباط با كل محقق ميشود. بنابراين در فرادرماني، بهبود يا شفاي جسمي و فيزيكي، فقط بخشي از فرايند درمان تلقي ميشود.
روش فرادرماني 3 دهه سابقه دارد كه البته در دهه اخير فراگير و با استقبال عمومي مواجه شده است.
* سابقه اين روش درماني در جهان چيست؟
فرادرماني هيچ سابقهاي در جهان ندارد و آنچه دنيا از آن ميداند، همان چيزي است كه از خاستگاه آن - ايران- ارائه شده است. اين طب مكمل كاملا ايراني و بنا شده بر پايههاي شناختي و معرفتي اين سرزمين است.
* فرادرماني چه جايگاهي در ميان طب مكمل دارد؟
در يك تقسيم بندي كلي 5 شاخه شناخته شده براي طب مكمل وجود دارد:
عمومی- گروهسلامت:
شهروندان بسياري بهدنبال انتشار خبري در روزنامه همشهري با عنوان «بيماري لوپوس با فرادرماني درمان شد»، در ماه گذشته، با روزنامه تماس گرفته و خواستار دريافت اطلاعات بيشتري در باره طب فرادرماني شدند
در خبر مذكور آمده بود: شخصي كه به بيماري «لوپوس آريتماتوي» مبتلا بود با استفاده از طب مكمل ايراني موسوم به فرادرماني بهبود يافت. دكتر امير منصور صحت يكي از پزشكان فرادرمانگر در اين باره گفت: تاكنون هيچگونه درمان قطعي براي اين بيماري يافت نشده و اصول درمان بر سركوب تظاهرات بيماري از طريق داروهايي با تركيبات كورتوني است.
به گفته دكتر صحت، بهرهگيري از طب مكمل فرادرماني بهعنوان تنها طب مكمل ايراني توانسته است بهبود كامل اين بيماري خطرناك را به همراه آورد. مدارك بهبود اين بيماري به همراه همه مستندات و آزمايشهاي انجام شده در ويژهنامههاي شماره 1 و3 فرادرماني در نشريه طب كل نگر به چاپ رسيده است. استاد محمدعلي طاهري، بنيانگذار طب مكمل ايراني (فرادرماني) است و اين روش تاكنون منجر به درمان بسياري از بيماريهاي صعبالعلاج مانند مدولوبلاستوم مخچهاي شده است.
در باره ابعاد مختلف اين روش درماني با وي گفتوگويي كردهايم كه در پي ميآيد:
* آيا فرادرماني تعريف علمي دقيقي دارد؟
همه روشهاي طب مكمل در فرايند درماني خودشان يك حلقه مفقوده يا يك بخش غيرقابل تعريف دارند كه از دايره بررسي علمي خارج است؛ فرادرماني هم از اين قاعده مستثني نيست.
اينكه ما از بيمار چه ميخواهيم معلوم و مشخص است. تأثير آن بر بيمار هم قابل ثبت، ضبط دقيق علمي و قابل تكرار و تجربه است. اما در فرايند بهبود يك علامت سؤال وجود دارد كه از دسترس علم خارج است. در مقام تئوري، فرادرماني براساس نظريه پيوند شعوري يا اشتراك شعوري اجزا بنا شده است.
طبق اين نظريه، هرگاه بين شعور اجزا و شعور كل ارتباط برقرار شود، شعور ذهن قادر به اصلاح و ترميم و خود درماني روان و جسم ميشود. به اين ترتيب شفا و بهبود بيماري تحقق پيدا ميكند. نظريه پيوند شعوري، خود براصل وحدت ساختاري جهان هستي استوار است.
به عبارت ديگر جهان هستي جهان تك ساختاري است و آنچه به ادراك انسان ميآيد، يك ساختار بيشتر ندارد و همه اجزاي آن از شعور و هوشمندي آفريده شده است. البته اين تعريف هم مبتني بر تعريف شعور است كه توضيحات و تجارب خاص خود را دارد.
* نام فرادرماني از كجا آمده و سابقه آن چند سال است؟
اين واژه ابداعي است و سابقهاي ندارد. واژه« فرا» بر گرفته از نظريه فراكل نگري است. از منظر فراكل نگري، انسان موجودي محدود به جسم و برخي اجزاي شناخته شده نيست، بلكه از بينهايت جزء تشكيل شده است.
از اين منظر، درمان حقيقي فقط در ارتباط با كل محقق ميشود. بنابراين در فرادرماني، بهبود يا شفاي جسمي و فيزيكي، فقط بخشي از فرايند درمان تلقي ميشود.
روش فرادرماني 3 دهه سابقه دارد كه البته در دهه اخير فراگير و با استقبال عمومي مواجه شده است.
* سابقه اين روش درماني در جهان چيست؟
فرادرماني هيچ سابقهاي در جهان ندارد و آنچه دنيا از آن ميداند، همان چيزي است كه از خاستگاه آن - ايران- ارائه شده است. اين طب مكمل كاملا ايراني و بنا شده بر پايههاي شناختي و معرفتي اين سرزمين است.
* فرادرماني چه جايگاهي در ميان طب مكمل دارد؟
در يك تقسيم بندي كلي 5 شاخه شناخته شده براي طب مكمل وجود دارد:
1 - انرژي درماني: در اين روش درماني، از حوزههاي انرژي براي درمان بيماران استفاده ميشود. از نمونههاي اين روش ميتوان پولاريتي درماني، ري كي، كي گونگ، درمان از طريق لمس با دست و مانند آن را نام برد.
2 - درمان از طريق حركت دادن اعضاي بدن: از نمونههاي اين روش ميتوان از ماساژ، كايروپراكتيك و مانند آن نام برد.
3 - سيستمهاي پزشكي جايگزين: اين سيستمها تئوري و روشهاي درمان مخصوص بهخود را دارند كه با پزشكي جديد تفاوت بنيادي دارند مانند: هاميوپاتي و داروهاي سنتي چيني.
4 - درمان بيماريهاي جسمي از طريق ذهن: در اين سيستم با تكنيكهاي مختلف سعي در بالا بردن ظرفيت ذهن در تأثيرگذاري بر عملكرد جسم و در نهايت درمان دارند. از نمونههاي اين روش ميتوان از مديتيشن، دعا، درمان ذهني يا استفاده از هنر و موسيقي براي درمان نام برد.
5 - درمانهاي بيولوژيكي: در اين نوع درمان از گياهان دارويي، مواد غذايي و ويتامينها براي درمان بهره برده ميشود. از نمونههاي اين روش ميتوان از درمان از طريق مكملهاي غذايي و محصولات دارويي گياهي نام برد.
مطابق اين تقسيمبندي، فرادرماني جزء درمانهاي گروه 4 طب مكمل يعني درمان بيماريهاي جسمي از طريق ذهن و زيرمجموعه درمان ذهني قرار ميگيرد.
* تفاوت فرادرماني با ساير روشهاي طب مكمل چيست؟
فرادرماني مبتني بر كل نگري است. در آن از هيچ دارو يا ابزاري استفاده نميشود. خطاي تشخيص در فرادرماني تأثيري ندارد. اين روش درماني هيچ عارضهاي براي بيمار و فرادرمانگر ندارد. هيچ محدوديتي از نظر نوع بيماري يا شرايط بيمار نيز ندارد. بيمار نبايد هيچگونه تلاش يا فعاليتي انجام دهد. مانترا، تخيل، تلقين، تصور يا تمركز ممنوع است. حتي نيازي به اعتقاد يا اشتياق فرد بيمار هم نيست. بدين ترتيب ميتواند از اين زوايا با ديگر شاخههاي طب مكمل متفاوت باشد.
* آيا فرادرماني در طب رايج مداخلهاي دارد؟
از آنجا كه فرادرماني هيچ مداخله فيزيكي يا سختافزاري با بيمار ندارد و فرايند درمان فقط از بعد نرم افزاري صورت ميگيرد، منطقا نميتواند هيچگونه تداخلي با طب رايج داشته باشد. فرادرمانگير نيز به كسي اطلاق ميشود كه از طب رايج جواب نگرفته و به روش فرادرماني روي آورده است. البته هيچ فرادرمانگري هم حق مداخله در مصرف دارو يا فرايند درمان بيمار با طب رايج را ندارد.
* آيا درمان با فرادرماني از نظر نوع بيماري و شرايط بيمار محدوديتي دارد؟
تاكنون محدوديتي مشاهده نشده است. براساس تعريفي كه از فرادرماني ارائه شد نيز هر محدوديتي بيمعني است، زيرا فرادرماني با نوع سلول يا اختلال آن از نظر سخت افزاري كاري ندارد بلكه اصلاح در برنامه نرم افزاري سلول رخ ميدهد كه مستقل از بعد فيزيكي است. اين سلول ميتواند سلول مغز باشد يا سلول استخوان يا سلول كبد.
از نظر اصلاح شعوري تفاوتي ميان سلولها نيست. اين محدوديتها در بعد فيزيكي و كميتي معني دارد، نه در بعد كيفيتي. البته اين به معني شفاي قطعي هر بيماري كه از فرادرماني استفاده كند، نيست. بديهي است چنين ادعايي خلاف عقل است. تجربه و آمار نشان ميدهد درصد قابل توجهي از بيماران كه طب رايج آنها را جواب كرده است، درمان ميشوند.
* استقبال پزشكان و جامعه دانشگاهي از اين روش درماني چگونه بوده است؟
تاكنون هزاران پزشك و روانپزشك و روانشناس دورههاي فرادرمانگري را گذراندهاند و بهطور مستمر در محافل علمي بحث، بررسي و تحقيق در اين خصوص جريان دارد.
* آيا تاكنون تحقيقات علمي رسمي در اين زمينه انجام شده است؟
چندين تحقيق علمي به انجام رسيده كه مقالات برخي منتشر شده و يا در حال انتشار است. تحقيقات متعددي هم در حال انجام است. سخن درمورد فرادرماني بسيار زياد است. بخشي از آن دركتاب انسان از منظري ديگر انتشار يافته است بخشهاي ديگر هم انشاءالله توسط پزشكان و پژوهشگران ما بايد تشريح شود. فقط خواهش من اين است كه افراد در هر سمت و مسئوليتي كه هستند، دورادور و نادانسته در اين باره قضاوت نكنند.
پزشكان فرادرمانگر دست هركسي را كه قصد بيشتر دانستن دارد به گرمي ميفشارند و ما از تمامي محققان درهمه زمينهها دعوت ميكنيم براي شناخت اين دستاورد مهم ما را ياري دهند و براساس شنيدهها و شايعات و حدس و گمان قضاوت و اظهار نظر نكنند.
http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=110277
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر