« انسان ، بیماری و تحول »
مبارزه با بیماری، یكی از بزرگترین مبارزات انسان در طول حیات او بر روی كره خاكی بوده و رویای پیروزی بر آن، یكی از بزرگترین رویاها و آرزوهایش. و انسان شاید پیوسته در این اندیشه بوده است كه اگر بیماری وجود نداشت، میتوانست طعم خوشبختی را چشیده و دمی را به آسایش بگذراند. اما به راستی اگر انسان با مشكل بیماری دست به گریبان نبود، آیا میتوانست به سعادت، خوشبختی و آرامش برسد؟
بدون شك جواب به این سوال مهم، منفی است. چرا كه با اندكی دقت نظر، میتوان به این مسئله پی برد كه عواملی كه مانع رسیدن انسان به سعادت، خوشبختی و آرامش میباشند، بیماری نیست بلكه وجود خود او میباشد كه همچون زهری علیه خویشتن، همواره به كار رفته و آسایش و آرامش او را به باد داده است.
از بـدیها آنـچه گـویم، هـست قصـدم خویشـتن زانـكه من زهـری نـدیدم در جهان، چون خویشتن
دشمن جانم منم، افغان من هم از خود است از خودی خود، من بخواهم همچو هیزم، سوختن
(مولانا)
و یا به قول حافظ:
تو خود حجاب خویشتنی حافظ، از میان برخیز خوش آن كسـی كه در این پـرده، بی حجاب رود
بنابراین دشمن اصلی و حجاب خوشبختی انسان، وجود خود او میباشد و با حذف و از بین رفتن بیماری، مشكلات او نه تنها حل نشده، بلكه امكان افزایش آن نیز میرود، زیرا بیماری، خود عامل موثری برای جلوگیری از بلند پروازیها و سر كشیهای انسان بوده است، همان عواملی كه انسان خود شیفته را به ورطه نابودی و فلاكت سوق دادهاند.
گر سر فرعون را ، درد بدی و بلا لاف خدایی كجا ، در دهدی آن عنود
(مولانا)
در این صورت به خوبی میتوانیم بفهمیم كه درمان بیماریها، راه نجات و رهایی انسان سر گشته نیست و او به چیزی نیاز دارد فراتر از درمان، عاملی كه بتواند باعث تحول او شده و او را از دست خویشتن نجات دهد، تحولی مثبت به سوی كمال؛ و بدون چنین تحولی، انسان همواره در فلاكت به سر خواهد برد.
در راه تحقق چنین آرمانی، ما با نگرشی نو به انسان و مشكلات او نگاه میكنیم و هر راه حلی را در جهت تحول او مورد بررسی قرار داده و پیگیری مینماییم و در مییابیم كه خارج از این دیدگاه، راه حلها تاثیر چندانی در ایجاد تحولی مثبت نخواهند داشت. بنابراین درمان از دید جهان بینی ما، ضمن اینكه وسیلهای بیش نیست، اما این وسیله صرفاً به عنوان عاملی متحول كننده برای بیمار و درمانگر مورد استفاده قرار میگیرد.
مكتب درمانی عرفانی "فرادرمانی" بعنوان وسیلهای در خدمت اهداف متعالی بوده تا ضمن تحقق بخشیدن به امر درمان، ایجاد تحول فكری و بینشی را برای انسان به ارمغان داشته باشد. شیوهای كه ضمن درمان، توجه بیمار را به یك مبدا هوشمند و یك شعور لایزال جلب نموده تا این عمل، زمینه ساز ایجاد آن تحول تعالی بخش گردد. مشكل انسان، عدم آشنایی عملی با چنین منبعی میباشد و شیوهای كه بتواند چنین روندی را برای بیمار فراهم نماید و او بتواند با مشاهده بهبود وضعیت بیماری خود، بدون دخالت هیچ گونه عامل مادی و یا كاری كه منتسب و مربوط به مهارتها و علم و دانش انسان باشد و با مشاهده روندی هوشمندانه، كه جریان درمان را هدایت نموده است، ناخودآگاه در برابر قدرتی عظیم قرار گرفته و به زودی به درك تجلیات الهی پی برده و به دنبال آن تغییرات بینشی لازم در او به وجود آمده و به دنبال اتصال به این منبع هوشمند و درك چگونگی این هوشمندی، تحولات مثبت بعدی بوجود بیاید.
بنابراین در این مكتب، این موضوع بسیار حائز اهمیت میباشد كه اصالت نگرش آن حفظ شده و فرد را فقط در ارتباط با شعور كیهانی قرار داده و از دخالت همزمان شیوههای جانبی درمان، مانند گیاه درمانی، حجامت، ماساژ درمانی، هومیوپاتی و... و هر روش غیر متعارف درمانی دیگری كه ذهن بیمار را از شعور الهی منحرف نموده و برای او ایجاد سردرگمی نماید و باعث شود كه نتیجه گیریهای مورد نظر انجام نشده و روند و شیوههای تفكری بیمار كماكان بدون هیچگونه تغییری ادامه یابد، جداً خودداری شود. زیرا با این عمل ضمن مخدوش نمودن جلال و عظمت شبكه شعور كیهانی و محروم نمودن بیمار از دسترسی به آگاهی ناب و رهایی دهنده، درمانگر خود نیز دچار آشفتگیها و بهم ریختگیهایی خواهد شد كه در مورد برخی از افراد درمانگر این رشته مشاهده شده است، افرادی كه با حسن نیت ولی با ضعف بینشی خود، صرفاً به درمان جسمی بیمار توجه دارند و برای این منظور از هیچ كوششی فروگذار نمیشوند، غافل از اینكه شفای واقعی بیمار، در تحول درونی اوست و ما در واقع با كمك شعور الهی زمینه ساز این تحول خواهیم شد و در نگرش ما شفای جسم به تنهایی، فاقد ارزش لازم میباشد و این خود بخش مهمی از این مكتب درمانی میباشد.
ساقی بیا، كه هاتف غیبم به مژده گفت با درد صبر كن، كه دوا میفرستمت
(حافظ)
زمانیكه اتصال با شعور كیهانی برقرار باشد، تجویزهای انسانی میل به خودنمایی و ایجاد اختلال بیش نیست.
با آرزوی درك وحدت هستی و رسیدن به آن
محـمدعلی طاهـری
http://faradarmani.iranblog.com/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر