۱۳۸۹ آذر ۲۵, پنجشنبه

تضاد و اندیشه

تضاد و اندیشه
ای نـسیم سـحر آرامگه یار کـجاسـت منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
شب تارست و ره وادی ایمن در پیش آتـش طـور کـجا مـوعـد دیـدار کجاست
هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد در خرابات بگویید که هوشیار کجاست


تضاد یکی از وزنههای بسته شده به پای انسان است؛ تضادی که بواسطه آن انسان موقتأ از «خود» یا به عبارتی از «خدا» جدا شده است.


اصل: لا اله الا الله - جز خدا نیست


هست گفتگوی من و تو از پس پرده چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من


چرا که عدهای ممکن است تصور کنند، که «من هستم و خدا نیز هست» غافل از اینکه در این صورت دو خدا خواهیم داشت؛


(اصل یک: لا اله الا الله)

(اصل دو: انا لله و انا الیه راجعون)

میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

و
هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش باز جــویـد روزگـار وصـــل خـویــش

یکی از قوانینی که بواسطه تضاد و دید انسان (ناظر) برای او تحقق یافته است، این است که معمولاً برای انسانها نزدیکترین راه، دورترین راه است و نزدیکترین مکان، دورترین مکان برای او به شمار میآید.


سوره ق-آیه16: ما از رگ گردن به شما نزدیکتر هستیم. «اصل نزدیکترین راه»

اصل؛ نفخت فیه من روحی - تنها بیت الله، انسان است. «نزدیکترین مکان»

انسان همواره در انتظار حادثهای از بیرون «خود» است؛ چشمها، گوشها و حواس او آماده شکار صحنه یا رویدادی از ماورای قلمروی وجودی او هستند، اما غافل از اینکه وجود خود را نادیده میگیرد و خود را جدا از هست و نیست میداند و یا گاهأ خود را در نهایت عقل و دانش میداند و تصور ندانستن نکتهای را نیز به خود نمیدهد.

 
تا فضل و عقل بینی بی معرفت نشینی یک نکتهات بگویم خود را مبین و رستی

«قدر» یکی از حقایقی است که میتواند هر روز، هر ساعت، هر دقیقه و هر لحظه اتفاق بیافتد و از آن لحظه به بعد ارتقاء سطح آگاهی به گونهای خواهد بود که قرآن میفرماید: «تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر» و قدر بواسطه قدرشناسی و اشتیاق میسر خواهد بود. انتظار اتفاق افتادن حادثه غریب الوقوعی در لحظه و زمان قدر، از جمله مواردی است که ذهن افراد را به هر سمت و هرجایی میکشد، جز «خود» او. شاید انسان متوجه موقعیت خود در میان این عظمت بینهایت نباشد و شاید باید متذکر شد که:


ابر و باد و مه خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نروی


و چقدر زیباتر خواهد بود، اگر سهم نان و روزی آسمانی ما، که چیزی جز «آگاهی» نیست، بیشتر از روزی زمینی ما باشد. دید انسان یا به عبارتی دید ناظر، یکی از موارد بودن تضاد است و چه بسا با ارتقاء دید ناظر، بواسطه آگاهی، تضاد به حداقل خود برسد.


تلقین و درس اهل نظر یک اشارت است میگـویـم کنایـتی و مـکرر نـمیکنم

هـرگـز نـمیشود ز سـر خـود خـبـر مـرا تا در مـیان مـیکـده سـر بر نـمیکنم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر